دیده ای وقتی که باران می زند
آسمان شب ،سیاه وکبود می شود
جوی ها ،پر آب می شوند
غبار کوچه ها پاک می شوند
دیده ای تاکنون چه زود
تا شروع می کنی آغاز را،دیر می شود
حوصله کن تا برایت بگویم
با دیدن ابر های سیاه ،
تمام وجودم ،پر از آه می شود
گرمی وجودت را بیاور
تا بدانی ،لحظاتم بی تو تباه می شود
نظرات شما عزیزان: