در گوشه قلبم چیزی سنگینی می کند
خدایا خبری برسان از خودت
می دانم و خوب می دانی که این سنگینی برای حضور پر مهر توست
ضربان قلبم که نه،قابل دار نیست
تمام لحظاتم ،فدای حضور تو
بغض آسمان بر بلندای صورت بنده ات شکسته
رعد وبرق ،نگاه تورا کم دارم
چه شورشی به پا کرده در درونم
آتش گرفتم ،به فریادم برسید،
دیگر رمق نمانده.........
نزدیک است!!!
بیایید دورم را پر کنید!!!
نگرانیم حقیقی است
خدایا دلم گرفته چه می کنی؟؟؟
توکه آورده ای مرا در این راه ،تنهایم مگذار
بیا، آغوش پر مهرت را بیاور
بیامرز مرا ،در گذر از هر چه بد بودم وهر چه کردم
به یاد آور لحظه ای ،حتی اگر چشم بر هم زدنی ،خوب بوده ام برایت....
خوبی اندکم را به بزرگی کرمت افزون گردان
وبدی کردارم را به جود وعفوت محو گردان
خدایا، خدایا،آمدم آغوش باز کن...............
نظرات شما عزیزان: