عشق پنهانی ماه

 

world iran famus people quote

 

world iran famus people quote

 

world iran famus people quote


ارسال شده در تاریخ : جمعه 11 مهر 1393برچسب:, :: 1:25 :: توسط : سارا

world iran famus people quote

 

world iran famus people quote

 

 

 

 

 

world iran famus people quote



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 11 مهر 1393برچسب:, :: 1:25 :: توسط : سارا

از سکـــوتــم بتـــرس ...!


وقتــي که ساکـــت مي شوم ... 

لابـد همــه ي درد دل هايــم را بــرده ام پيش خــــدا ... 


بيشتر که گوش دهــي .. 

از همــه ي سکوتـــم .. از همــه ي بودنــم .. 

يک "آه" مي شنـــوي ... 

و بايد 
بترســي .. 

از "آه" مظـلـوم
ـي که فريــاد رسـي جز خـدا
 
 
ندارد... 
 

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:, :: 19:59 :: توسط : سارا

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 23:0 :: توسط : سارا

عکس عاشقانه پاییزی

بیقــراری هــایــم

پـاییـــز می خــواهــد و چشــم هـای عاشقـتــــ را

نگــاهــت را از مــن نگیـــر

ایـن پاییـــز را عاشقـــم بـاش لطفــــاً !


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 22:57 :: توسط : سارا

کاش دنیا یکبار هم که شده

بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد

این بردهای تکراری برایش؟!

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 22:42 :: توسط : سارا

گاهی وقت ها با خودم می گویم کاش می شد از روی دست خدا تقلب کرد و فقط یک ذره از فردا را دید.

 همان روزهایی که می مانم میان رفتن و ماندن، گفتن و نگفتن، صبر کردن یا نکردن.

چه بلاتکلیفی تلخی می شود زندگی گاهی.

 میان این همه علامت سوال که هر روز جلویم سبز می شوند. معطل می مانم که با این عقل ناقصم چه کنم. من که همه چیز را نمی دانم. هیچ کس نمی داند.

ترس از اشتباه همه وجودم را می گیرد. آن وقت است که دلم می خواهد شبی نصفه شبی آرام در اتاق خدا را باز کنم. پاورچین پاورچین بروم و دفترچه یادداشت هایش را از روی تاقچه بردارم.

نمی دانم، خدا که فقط مال ما نیست. شاید اصلاً کتاب قطوری باشد. نگاهی به آن کنم و با خیال راحت قدم بعدی زندگی ام را بردارم. چه خیال محالی است اما! بهتر است جای این همه ای کاش و اما و اگر، سرم به کار خودم باشد و با امید به فردای بهتر و لبخند رضایت خدا، تصمیم آخر را بگیرم و جلو بروم.

 نشستن و کاسه چه کنم به دست گرفتن تا الان درد چه کسی را دوا کرده که من نفر دوم باشم؟ پدر همیشه می گفت: تنها درد مشترک همه آدم ها ندانستن است.

و زندگی، هنر کنار آمدن با ندانستن ها است. تکلیف هر کس را خودش روشن می کند.

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 30 شهريور 1393برچسب:, :: 23:49 :: توسط : سارا

حرف های ما هنوز نا تمام

تا نگاه می کنی:

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از انکه باخبر شوی

لحظه ی عزیمت تو نا گذیر میشود

آی...

ای دریغ و حسرت همیشگی!

ناگهان...

چقدر زود دیر می شود!

دوستان،رفقا،عزیزان...

سفری دارم ...

اگربرنگشتم حلالم کنید مخصوصااگرسوء تفاهمی درنگاره هایم بود

 

مرابه نگاه مهربانتان عفوبفرمایید...

سخت است ولی،همیشه زوددیرمیشود....بدرود...یاعلی930618

 

 

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد
 
کاش آسان تر نگاهم میکردی… دلم تا عشق بیشتر نمیدانست…

ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:, :: 22:15 :: توسط : سارا

ترسیدم.......!!!


ترسیدم از پشت چشم هایش را بگیرم
........طاقت اسم هایی را که می گفت نداشتم!!!




ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:, :: 1:44 :: توسط : سارا

خودکارت را آماده کن...!

          لیست "از تو توقع ندارم" هایم شروع شد:

- از تو توقع ندارم تا به این حد دوستم داشته باشی...

- از تو توقع ندارم باران که می آید،

                                    مرا با دنیای بی چتری آشنا کنی...

- از تو توقع ندارم حرف های خوبت را تمام و کمال برای گوش های من بگذاری...

- از تو توقع ندارم تمام تاریخ های لازم و غیر لازم را حفظ کنی!!...

- از تو توقع ندارم رفتارت طوری باشد که همه بفهمند...

                                                                 ...عاشق منی...

-از تو توقع ندارم لبخند های واقعی بزنی...

                ....

                    "همین که زل بزنی به چشم هایم"...

..."کافیست"!

....من خودم استاد ساختن مصدر های بی قیدم!!

                             "نمی گذارم قیدم را بزنی"...!

 

 

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو..

باشد که خستگی بشود شرمسار تو..

در دفتر همیشه ی من ثبت میشود..

"این لحظه ها"عزیز ترین یادگار تو..

تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من..

می خواستم که گم بشوم در حصار تو..

احساس می کنم که جدایم نموده اند..

همچون شهاب سوخته ای از مدار تو..

آن کوپه ی تهی منم آری که مانده ام..

خالی تر از همیشه و در انتظار تو..

این سوت آخر است و غریبانه می رود..

تنها ترین مسافر تو از دیار تو..



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:, :: 1:36 :: توسط : سارا
درباره وبلاگ
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا... گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا... کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست... قطره شدم که راهی دریا کنی مرا... پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم... شاید قرار نیست مداوا کنی مرا... من آمدم که این گره ها وا شود همین!... اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا... حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم... حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا... من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام... وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا... آقا برای تو نه ! برای خودم بد است... هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا... من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی... وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا... این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین... شاید غلام خانه زهرا کنی مرا... اللهم عجل لولیک الفرج
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان غزلهای پریشان و آدرس zibaykhofteh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 62
بازدید ماه : 649
بازدید کل : 105757
تعداد مطالب : 210
تعداد نظرات : 41
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



سفارش کد بارشی


رفتـــ 25